اقیانوسها
برای مشاهده متن در ادامه مطلب کلیک کنید
این آتشفشانها از شکافهای یک دره اصلی و درهای فرعی کوچکتر در کف اقیانوس به بیرون سرازیر می شوند. ترکیب آنها اساسا بازالتی است که به آن بازالت مور میگویند و در آن گدازه پاشی به وفور یافت میشود. پشته میان اقیانوسی ، دارای شکستگی و گسلهای فراوان است که کم و بیش با محور پشته موازی است. رسوبات این ناحیه اساسا از نوع پلاژیک اند. با بررسیها و مطالعات دقیق ثابت شده است که لایههای سازنده پوسته اقیانوسی به اقیانوسها شباهت دارند.بازالتهای سازنده کف اقیانوس از نوع تولئیت اقیانوسی است که ماگمای کم تحول یافتهای محسوب میشود. تشخیص آتشفشانهای بازالتی در پوسته اقیانوسی قدیمی که از مراکز گسترش کف اقیانوس ناشی شده باشد بسیار مشکل است، چه به دلیل دگرسانهای شدید ، ویژگیهای ژئوشیمیایی آن دستخوش تغییر زیاد می شود، از اینرو تنها به کمک توالی سنگ شناسی مثلا وجود گدازههای بالشی که به سمت پائین به مجموعه ای از دایکهای صفحهای ختم شود و حضور قطعاتی از بقایای لیتوسفر اقیانوسی میتوان وجود مراکز گسترش قدیمی را آشکار ساخت.
این قبیل آتشفشانها بر روی پی سنگی از لیتوسفر اقیانوسی بنا میشوند که گاهی به صورت کوه آتشفشان منفرد (سی مونت) و یا به صورت رشته جزایر آتشفشانی (مثلا جزایر آتشفشانی هاوایی) به دنبال هم قرار دارند. قطر سی مونتها متفاوت است و ممکن است کمتر از یک کیلومتر تا دهها کیلومتر تغییر کند. در قاعده کوه دریایی (یاسی مونت) ، گدازههای بالشی بازالتی و هیالوکلاستیتها دیده میشود ولی در نزدیک به سطح دریا ، با پوششی از لایههای پیروکلاستی و گدازههای آتشفشانی مفروش میشود.رشته جزایر آتشفشانی وسط اقیانوس به صورت دانههای تسبیح به دنبال هم قرار میگیرند که امتداد آنها بر پشته میان اقیانوس عمود است و با دور شدن از این پشته سن آنها زیادتر میشود. این نوارهای آتشفشانی بر اثر عبور صفحه لیتوسفری از روی نقاط داغ زیر لیتوسفر بوجود می آیند. مسلما با حرکت و فرورانش صفحات لیتوسفری ، این جزایر نیز ممکن است به همراه پوسته اقیانوسی به زیر صفحات مجاور وارد شده، و بلعیده شوند. یا بخشهایی از آن به صورت تکه های مجزا به حالات فرورانش در قطعه مجاور باقی بماند.
| |
|
|
این آتشفشانها به صورت خط باریک و با پهتای کمتر از 50 کیلومتر به موازات محور دراز گودالهای اقیانوسی قرار دارند. بر حسب شکل گودال (مستقیم یا منحنی) ، امتداد خطی آتشفشانهای مزبور ممکن است مستقیم (جزایر تونگا - کرمارک) یا داری انحنا باشد (جزیره ماریانا). ساختمان زمین شناسی این مناطق به ترتیب بعد از گودال ، منطقه منشور به هم افزوده ، قوس حیههای و دریای حاشیهای و قوس برجا مانده قرار دارد. آتشفشانهای فعال که به آن آتشفشانهای پشت قوس می گوییم، در کنار دریاهای حاشیهای قرار دارند.سنگهای جزایر قوسی اکثرا از نوع بازالتی یا آندزیتهای بازالتی با ماهیت تولئی ایتی اند و از لیتوسفر فرو رانده یا از گوه گوشتهای روی آن منشات گرفته اند. اخیرا سنگهایی به نام بونینیت (Boninte) ( بازالتی یا آندزیتی که غنی از منیزیم ، کروم و نیکل اند ) به عنوان ماگمای اصلی سنگهای جلوی قوس آتشفشانی معرفی شده است که در مراحل اولیه تکامل جزایر قوسی ظاهر میشوند.
این قبیل آتشفشانها دور از پشته میان اقیانوسی و سیستم ریفت اصلی آن قرار دارند. پی این آتشفشانها بر روی پوسته اقیانوسی با ترکیب تولئیت اقیانوسی بنا نهاده شده است. تعداد آنها به چندین هزار می رسد. بعضی از آنها در شمال اقیانوس اطلس (نظیر جزایر تنریف ، هیرو ، لاپالما) از نظر تحولات آتشفشان شناسی و فرسایشی در مراحل مختلف قرار دارند. سنگهای آتشفشانی این جزایر غالبا از نوع آلکالن سدیک اند که بعضی از آنها تامئولیت نیز تفریق یافته اند.
بعضی دیگر استثنائا از نوع آلکالن پتاسیک اند (تریستان داکونها که در جنوب اقیانوس اطلس و در فاصله 500 کیلومتری از ریفت وسط اقیانوس قرار دارد ). به نظر میرسد که ماگمای مولد این آتشفشانهای منفرد از مناطق عمیقتر منشا گرفته و بنابراین درجه آلکالینیته آنها بیشتر است. مثلا جزیره اسیتر در نزدیکی پشته میانی اقیانوس آرام از نوع بازالت حد واسط و ساب آلکانی است و به ریولیت تفریق یافته است، در حالی که جزیره کوک Cock Island و تاهیتی واقع در 3000 کیلومتری مغرب پشته مزبور از نوع آلکالی و غیر اشباع از سیلیس اند
مقایسه Oceanography (اقیانوس شناسی) در مقابل Marine ecology (اکولوژی دریا):
این دو واژه با یکدیگر دارای یک اورلپ (همپوشانی) میباشند بعبارتی در مقابل هم هستند. اقیانوس شناسی در واقع جامع تر از اکولوژی دریاست و در ارتباط با خصوصیات فیزیکوشیمیایی، زمین شناسی، مسائل بستر و زیست شناسی موجودات صحبت میکند. اما اکولوژی دریا ضمن نگاهی سطحی وگذرا به این عوامل، ارتباط متقابل بین زیستمندان و بخشهای مختلف اکوسیستم دریا را مورد مطالعه قرار می دهد و درباره تولید نظر میدهد و چون تولید را بررسی میکند باید در مورد هر کدام از موارد مذکور یکسری اطلاعاتی داشته باشد.
قوانین حاکم بر دریا از موضوعات اصلی Oceanography است. بعنوان مثال چگونگی تولید امواج از موضوعات Oceanography است ولی تأثیر امواج در محیط از موضوعات Marine ecology است.
وسعت و عمق دریاها و اقیانوسها:
اقیانوسها در حدود 71% (8/70 درصد) از سطح کره زمین را اشغال میکنند. وسعت آنها در حدود 361 میلیون کیلومتر مربع میباشد. عمق متوسط اقیانوسها 3700 متر است که در مقایسه با قطر کره زمین (13250 کیلومتر) ناچیز است. در قسمت غربی اقیانوس آرام و در نزدیکی قسمت شرقی مجمع الجزایر فیلیپین عمق 11022 متر وجود دارد که گودال ماریان است (Mariannas trench). در این محدوده وسیع دریایی در همه جا حیات وجود دارد ولی توزیع آنها یکنواخت نیست اما کمتر جایی را می توان یافت که حیات وجود نداشته باشد، ولی با توجه به گستردگی اکوسیستمهای دریایی و اقیانوسی می توان بیان کرد که حیات در اکوسیستمهای دریایی بسیار غنی تر از خشکی است . فشار و گرمای زیاد در گودال ماریانا موجب کمتر شدن تنوع حیات در آن می باشد.
اقیانوس شامل 2 بخش اقیانوسی Oceanic area و منطقه نریتیک area Neritic می باشد که بخش نریتیک منطبق بر فلات قاره Continental shelf است.
جدول1- درصد زیستگاههای مختلف اقیانوسها
درصد % |
نوع زیستگاه Habitate type |
ردیف |
ناچیز |
ناحیه ساحلی Littoral zone |
1 |
3 |
فلات قاره Continental shelf |
2 |
97 : |
: ناحیه اقیانوسی Oceanic area |
3 |
12 |
شیب قاره ای Continental slope |
1-3 |
5 |
برخاست قاره ای Continental rise |
2-3 |
36 |
ستیغها یا کوههای میان اقیانوسی Mid-Oceanic ridge,mountains,etc |
3-3 |
42 |
دشت ژرفایی Abyssal plain |
4-3 |
2 |
گودالهای اقیانوسی Oceanic trenchs |
5-3 |
همانطور که در جدول شماره یک مشاهده می شود فلات قاره 3% وسعت اقیانوسها را شامل میشود. بالاترین وسعت فلات قاره تا حدود 800 کیلومتر در شمال روسیه می باشد یعنی تا 800 کیلومتر که از ساحل دور شویم هنوز در منطقه فلات قاره قرار داریم و کمترین وسعت به میزان کمتر از یک کیلومتر در جنوب فلوریدا است. برخی از این کوهها سر از دریا بیرون آورده اند و تشکیل جزایری را می دهند مانند جزایر ایسلند.
جدول2- درصد اعماق مختلف اقیانوسها
درصد % |
عمق (متر) Depth interval |
ردیف |
12 |
1000- 0 |
1 |
4 |
2000 |
2 |
7 |
3000 |
3 |
20 |
4000 |
4 |
33 |
5000 |
5 |
22 |
6000 |
6 |
2 |
بیشتر از 6000 متر |
7 |
همانطور که در جدول شماره 2 مشاهده میشود بیشترین وسعت اقیانوسها در اعماق 5000 متری می باشد و کمترین وسعت در مناطق عمیق یا گودالها (Trench) میباشد.
پیوستگی اقیانوسها:
اقیانوسها همه با هم در ارتباط هستند پس تصور بر این است که همه موجودات باید در همه اقیانوسها وجود داشته باشند، اما علیرغم این پیوستگی عواملی همچون حرارت، شوری و عمق همانند یک سد عمل میکنند و مانع حرکت آزاد و جابجایی وسیع اغلب موجودات می شوند. لذا در بسیاری از موارد دیده می شود که موجودات مربوط به منطقه خاصی هستند که البته برخی از موجودات Eury Bathic هستند یعنی عمق های وسیعی را طی می کنند. کرم کوگونوفرانس از اعماق سطحی تا عمق 8000 متری وجود دارد پس این موانع برای همه موجودات صدق نمیکند
(1033 مجموع کلمات موجود در متن)
(100 بار مطالعه شده است)
مهندس فهیمه حسینی بالام، دکتر اسماعیل حسن زاده،، حمید رضا رئیس السادات، حسن خدابخش
گروه فیزیک دانشگاه اصفهان
گروه فیزیک دانشگاه آزاد شهرضا
اداره هواشناسی اصفهانسازمان هواشناسی- پژوهشکده هواشناسی وعلوم جو
چکیده:
اقیانوس هند به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد آن امروزه بسیار مورد توجه جهانی قرار گرفته است. مهمترین مشکل در بررسیها و تحقیقات بر روی اقیانوس هند کمبودهای آماری در این ناحیه است. نیاز به مطالعهناحیة شمال اقیانوس هند شامل خلیج فارس، دریای عمان، دریای عربی، دریای سرخ، خلیج عدن و خلیج بنگال میباشد که در اینجا بیشتر به نواحی شمالیتر یعنی چهار ناحیة اولی پرداخته میشود. در این مقاله آنالیز دمای سطح آب به روش توابع متعامد صورت گرفته است.
تحلیلدادهها در بخش دریای عربی نشان می دهد که واقعاً سرمایش دریای عربی (کاهش SST در خلال مونسون تابستانی) در فصل تابستان اتفاق میافتد که این پدیده با اختلاط مکانیکی همراهی دارد. اما در خلال پائیز(دورة بین مونسونی) این وضعیت قویاً با واقعة فرارفت همراه است. در خلال مونسون زمستانی سرمایش به عامل همرفت وابسته می شود. بنابراین میتوان تغییرات فصلی را دراین ناحیه به چهار دوره، دو دورة مونسونی و دو دورة بین مونسونی تقسیم نمود.
دراین دورهها میتوان سنجههای مختلف را بر روی شمال اقیانوی هند مورد تحلیل و بررسی قرار داد که این کار را با شروع از دمای سطح آب انجام میدهیم.
پربندهای توزیع دما در سطح اقیانوس به ویژه در مراکز اقیانوس تقریباً بشکل مداری هستند و پربندها (ایزوترم ها) در سطح اقیانوس بصورت شرقی - غربی قرار می گیرند. این خطوط نزدیک ساحل ناگهان دچار پیچش شده و مؤلفة شمالی – جنوبی پیدا میکنند و این بعلت اختلاف دمائی بین دریا –خشکی می باشد. بطور کلی دمای سطح آب یا SST در سطح اقیانوس با عرض جغرافیائی تغییر می کند و از دمای میانگین حدود °C28 در نزدیکی های استوا به دمای میانگین °C2- نزدیک یخ در عرضهای بالا کاهش مییابد. البته دمای سطح آب به ویژه در عرضهای میانی تغییرات فصلی و درونسالی از خود نشان میدهد. اساساًSST بوسیلة دو نوع فرآیند تغییر میکند. لایة بین سطح تا عمق 25 الی 200 متری از سطح دریا دما به طور نسبی مشابه دمای سطح آب است. عمقی که در آن گرادیان دمائی (آهنگ کاهش دما با عمق ) بیشینه است را ترموکلاین (گرماشیب) میگوئیم. در تابستان دمای سطحی افزایش یافته، آب پایدارتر شده و ترموکلاین فصلی اغلب به نواحی بالاتر گسترش مییابد. در زیر ناحیة ترموکلاین با افزایش عمق، دمای آب تدریجاً کاهش مییابد. ولی درحدود اعماق زیر 3000 متر با افزایش عمق به علت افزایش فشار،دمای آب نیزافزایش می یابد.
(734 مجموع کلمات موجود در متن)
(281 بار مطالعه شده است)
چکیده:
ساختارهای لایهای در محیطهای دریایی همواره مورد توجه اقیانوسشناسان قرار گرفته است. عامل ایجاد این ساختارها به پدیدههایی همانند پخش دوگانه،امواج درونی واختلاط مدوله شده تلاطمی نسبت داده شده است. در این مقاله با بررسی ساختارهای قائم دما،شوری وچگالی در قسمتهای میانی دریاچه خزر، ساختارهای لایهای به وضوح دیده میشود. همینطور با مطالعه کنتورهای هم کمیت این خواص فیزیکی، وجود ساختارهای منظم که معرف امواج درونی ناشی ازجریان تبادلی بین دو حوضه که دراثر گرادیانهای افقی چگالی (معمولاً از حوضه شمالی به جنوبی) بوجود میآیند،مشهود است.امواج درونی ایجاد شده دارای طول موجی حدود 200کیلومترمیباشند وبا توجه به سرعت جریان گرانشی حدود 1/0 متربرثانیه، دارای فرکانسی معادل1-s. 5- 10 w»uk» هستند. بنابراین جزء امواج درونی - اینرسی (متأثر از اثر کوریولیس) میباشند. عدد فرود این جریان حدود یک (Fr»1) می باشد باتوجه به مقدار عدد فرود، مدهای نرمال این امواج، دارای ساختار شبه مانا هستندومیتوانند جبهه جریان ورودی از خزر شمالی به خزرجنوبی را چین داده وساختار لایه ای ایجادکنند.ضخامت لایه های ایجادشده حدود 20-10متراست،که بامشاهدات همخوانی خوبی دارد.نسبت چگالی(Rr)دراین آبها نیز اغلب منفی بوده بطوریکه معرف این است که فرآیند پخش دوگانه باید خیلی کم رخ دهد.بنابراین ایجاد ساختار لایهای از این طریق احتمالاً کم میباشد.
افشین محسنی آراسته1 ،سارا حامدزاده2
1- دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
2- دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات
چکیده:
تحقق اهدافی نظیر مخابرات زیر آبی ، تعیین موقعیت، کشف هدفهای ناشناخته درون آب ،عمقیابی، نقشه برداری بستر دریا، صیادی پیشرفته، اکتشافات زمین شناسی و... نیاز به شناخت محیط دریا و خصوصیات انتشار امواج صوتی در این محیط دارد.
امواج صوتی که در محیط دریا انتشار می یابند میتوانند توسط این محیط، جذب و تضعیف گردند. بر اساس تحقیقات انجام شده، مهمترین عوامل جذب در دریا حضور برخی تر کیبات شیمیایی نظیر اسید بوریک، سولفات منیزیم و کربناتها هستند.
این ترکیبات شیمیایی در طی یک فرآیند واهلشی باعث جذب صوت میشوند و علاوه بر این، آب نیز به علت وجود چسبندگی برشی و چسبندگی کپهای میتواند باعث جذب صوت گردد.
در زمینه جذب صوت نظریههای متفاوتی وجود دارد و در تمامی این نظریهها سعی بر آن است تا ضریب جذب، بصورت تابعی از فرکانس صوت و متغیرهای اقیانوسی بیان شود.در این مقاله به تحلیل و مقایسه نظریات مهم، در زمینه جذب صوت پرداخته شده است.